حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

وقتی از تو کوچه ی باریک کنار خونمون رد میشم،هر بار به اون پنجره ای نگاه میکنم که وقتی میدونستم تو اونجایی یواشکی پشتش قایم میشدم تا تو رو ببینم و چه لذتی داشت،تعجب میکنم از اینکه کسی منو نمیدید..کاش باز هم بشه برم پشت پنجره برای دیدن تو...

نظرات 2 + ارسال نظر
http://hofop.blogsky.com/ دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:25

نمیشناسمت ولی کاش یه روزی سرزده بیام تو وبلاگت و بخونم که آرزوت براورده شده هرچی که هست

ممنونم

امین دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 22:08

کاش تو هوای عاشقی همیشه پیشم بمونی
از تو کتاب زندگی حرفای رنگی بخونی
اینم ادامه اون همه کاشی که نوشتی:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد