وقتی از تو کوچه ی باریک کنار خونمون رد میشم،هر بار به اون پنجره ای نگاه میکنم که وقتی میدونستم تو اونجایی یواشکی پشتش قایم میشدم تا تو رو ببینم و چه لذتی داشت،تعجب میکنم از اینکه کسی منو نمیدید..کاش باز هم بشه برم پشت پنجره برای دیدن تو...
نمیشناسمت ولی کاش یه روزی سرزده بیام تو وبلاگت و بخونم که آرزوت براورده شده هرچی که هست
ممنونم
کاش تو هوای عاشقی همیشه پیشم بمونی از تو کتاب زندگی حرفای رنگی بخونیاینم ادامه اون همه کاشی که نوشتی:)
نمیشناسمت ولی کاش یه روزی سرزده بیام تو وبلاگت و بخونم که آرزوت براورده شده هرچی که هست
ممنونم
کاش تو هوای عاشقی همیشه پیشم بمونی
از تو کتاب زندگی حرفای رنگی بخونی
اینم ادامه اون همه کاشی که نوشتی:)