حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

یادش بخیر،روزهایی که من میخوندم و تو گوش میکردی...

وقتی کسی حالش بده بهش نگید
ای بابا اینم می گذره ،
نگید درست می شه،
نخواهید با جوک های مسخره بخندونیدش
نمی خواد بخنده. خنده اش نمیاد غصه داره. می فهمین؟ غصه.

براش از فلسفه ی زندگی حرف نزنین.
از انرژی مثبت و مثبت باش و به چیزهایی که داری فکر کن حرف نزنید.
حتی سعی نکنین نشون بدین که حالتون از اون بدتره.
از تجربیات بدتر خودتون یا اطرافیانتون نگین.
وقتی کسی ناراحته اصلا این شما نیستین که باید حرف بزنین.

شما در حقیقت باید حرف نزنید. باید دستش رو بگیرید. بغلش کنید. تو چشم هاش نگاه کنید. براش چایی بریزید.
براش یک چیزی که دوست داره بریزید یا بپزید.
بذارید جلوش. بعد حرف نزنید. بذارید اون حرف بزنه و شما گوش کنید.
هی فکر نکنید باید نظریه صادر کنید و نصیحت کنید.
فکر نکنید اگه حرف نزنید خیلی اتفاق بدی می افته.
شما جای اون آدم نیستید.
شما زندگی اون آدم رو از وقتی به دنیا اومده زندگی نکردید.
پس نظریه ها و حرف هاتون به درد خودتون می خوره.

بله. دستش رو بگیرید. بغلش کنید. سکوت کنید.
.اگه دلش خواست خودش حرف می زنه
حتی اصرار نکنید که باهاتون حرف بزنه. فقط بهش انقدر فرصت بدین تا حرف بزنه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دلم خونه دانشجوییم رو میخواد که تک و تنها اونجا باشم...

چقدر احساس تنهایی میکنم ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

امسال تونستم واسه مامانم یه کادوی خوب بگیرم،واسه همین خوشحالم،روز زن مبارک.


پینوشت:تو به من تبریک نمیگی؟

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دلم برات تنگ شده،پس کی کارات تموم میشه؟

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دلم نمیخواد هیچوقت بچه دار شم ...

چه جوری یه نفر که از گوشت و پوست خودته میتونه آدم رو تا سر حد مرگ عصبانی و ناراحت کنه و عین خیالشم نباشه؟؟؟؟؟؟؟؟

بعضی وقتا یه حرف هایی تو دلته که حتا یه نفر رو هم پیدا نمیکنی باهاش ازشون حرف بزنی،واسه همین میریزی تو خودت...خیلی بده...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

برای خودم

کاش میرفتم بیرون،کسلم،خسته ام،یه جور روح افسردگی تو این خونه پاشیده شده،نمیخوام همه چی بر گرده به قبل،از تکرار وقایع اونم به بدترین شکل میترسم،نباید وابسته باشم...

امشب جات  خالی بود،بینهایت،رفته بودم جایی که وقتی اینجا بودی هم یکی از آرزوهام این بود با تو برم اونجا....خیلی قشنگ و عاشقانه و رویایی بود...مطمئنم روزی با تو اونجا قدم میزنم و لذت میبرم،فقط با تو...

تولدت مبارک...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

حس خوبی ندارم...

چه جوری میشه ۵ کیلو وزن اضافه کرد؟بعد سالها رفتم خیاطی،اندازم رو گرفت،نشسته بودم داشتم لباسهایی رو که دوخته بود میدیدم،هر جور نگاه میکردم میدادم خیلی سایزشون از من بیشتره،گفتم اینا سایزشون زیاده نه؟گفت اره،تو اصلآ خودت رو با کسی مقایسه نکن،من تا  حالا مشتری نداشتم که دور بازوش ۲۲ cm بوده باشه!!!!!!

البته نظرش این بود که من سایزم خوبه!!!!!