-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 شهریورماه سال 1390 02:39
خوابم نمیبره...نه دیشب خوابیدم نه الان میتونم بخوابم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 شهریورماه سال 1390 01:52
میدونی درد واقعی چیه؟اینکه نتونی واسه کسایی که دوستشون داری کاری انجام بدی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 23:48
خدایا این هفته رو زودتر تموم کن...شاید این نحسیا و بدی ها هم تموم شه،خیلی بد بود،خیلی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 13:09
یعنی به معنای واقعی داغونم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 02:38
کی باورش میشه ۵ سال از بودنم با تو گذشت؟بهتره بگم بودن روحم با تو...کی باورش میشه بعد این همه سال من این سر دنیا تو اون سر دنیا...میبینی بازی روزگار رو؟خیلی دلم میخواد بدونم خدا چه تقدیری واسم رقم زده...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 02:22
چرا همه چیزای بد با هم اتفاق میفتن؟چرا روزی که ناراحتم...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 شهریورماه سال 1390 15:00
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 شهریورماه سال 1390 18:15
به آدمی که با وجود کلی مشکل که واقعن مشکلند!!!!احساس خوشبختی میکنه،چی میگن؟؟ پینوشت:خدایا شکرت که هنوز این احساس ها در من هست... ظاهر بهش میگن سرخوش!!!با تشکر از...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 شهریورماه سال 1390 12:46
بیا بیا هم نفسم ای بهترین یار و کسم چشام هنوز منتظره به جون چشم تو قسم قدم قدم سایه می شم می رم به زیر پای تو به آب و آتیش می زنم نفس نفس برای تو ای بهترین هم نفسم شدی همه یار و کسم بمون که باز تازه بشم رها بشم از قفسم از ته دل داد می زنم عاشق تو فقط منم بیا که با تو زنده ام تازه می شه روح و تنم بیا که عادتم شدی دوری...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 4 شهریورماه سال 1390 00:23
تا حالا عاشق شدین؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 01:16
خدایا خودت شاهدی که دعا هایی که من میکنم برا خودم نیست،برای اطرافیانمه....خواهش میکنم براوردشون کن...خیلی بهت نیاز دارم خدایا...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 1 شهریورماه سال 1390 16:12
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 مردادماه سال 1390 22:42
چقد این نوشته درسته...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 02:03
نوشتن از نبودنت بهم کمک نمیکنه...هیچ چیزی بعد رفتنت بهم کمک نمیکنه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 02:01
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 مردادماه سال 1390 00:29
فک کنم دیشب بود ،قبل خواب به خودم گفتم چی میشد صبح پا میشدم میدیدم همه ی اینایی که تا به حال بهم گذشته یه کابوس بوده و حالا همه چی خوبه و تو کنارمی و من رو بیدار میکنی،بعد با خودم گفتم وقتی تا حالا هیچوقت پیشم نبودی پس چه جوری میشه واقعیت داشته باشه؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 مردادماه سال 1390 18:19
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 مردادماه سال 1390 14:19
بعضی وقتا حس میکنی یکی قلبت رو گرفته تو مشتش و هی داره محکم فشار میده....اره،بعضی از دردها و ناراحتیا اینجورین،قلبت درد میگیره و تو حسش میکنی....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 02:10
فکر کردم بیای خوابم میبره...اومدی و خوابم نبرد...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 00:54
بدی بزرگ شدن اینه که صبر و حوصله ها کم میشن...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 مردادماه سال 1390 23:58
یه بار به من بگو وقتی دلتنگتم چی کار باید بکنم؟
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 19:40
هر چقدر بیشتر منتظر باشی،کمتر نتیجه میگیری....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 14:24
غصه دارم خب.... چرا نیستی آخه؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 15 مردادماه سال 1390 17:43
خدایا شکرت واسه همه چیزایی که بهم دادی و ندادی ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 15 مردادماه سال 1390 14:17
دلم گرفته.....یکی نیست بهم بگه تو کی دلت نگرفته!!!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 01:07
رحیل: فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت آن طفل که چو پیر ازین قافله درماند وان پیر که چون طفل به بانگ جرسی رفت از پیش و پس قافله ی عمر میدنیش گه پیشروی پی شد و گه باز پسی رفت ما همچو خسی بر سر دریای وجودیم دریاست چه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 01:04
دلم رو به چی خوش کنم آخه؟ بچه ها ببخشید،فکر کنم یه مدت فقط همینجوری بنویسم،اگه ناراحتتون میکنه نخونین،دلم نمیخواد شما ها هم ناراحت بشین...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 03:32
خدایا خانواده ام رو حفظ کن و سالم نگهشون دار،باشه؟
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 02:45
خدایا چرا کمکمون نمیکنی؟؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 13:46
خوابهای من همیشه چپ هستن!دوران دانشجویی خواب میدیدم فلان درس و چه نمره ی بالایی گرفتم و بعد خواب میدونستم چقدر نمرم باید افتضاح بشه و میشد!!! قبل عید گفتم خوابهایی میبینم که مربوط به بدترین دوران زندگیمه و تو خواب دارم گریه میکنم و جیغ میزنم،خب حالا خیلی زیبا اینبار خوابم به واقعیت رسید تا نکنه خدای نکرده باورم بشه...