-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1390 01:06
یه عکسی هست تو profile picture فیسبوکم،که کات شدست،کنارم تویی،مال آخرین باره،تنها عکسای دونفرمون مال همون شبه،تو عکس دارم میخندم،اما الان که میبینمش بغض ته گلوم رو میگیره،دلم میگیره،با تمام وجودم دلتنگتم،میفهمی؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1390 11:40
بعضی وقتا با خودم فکر میکنم علی رغم اینکه فکر میکنم آدم ضعیفی تو زندگیم هستم ،اما اینجوری نیست و قوی هستم تو زندگیم مشکلات بدی داشتم و دارم،جوری که دلم نمیخواد واسه هیچ کسی تو زندگیش پیش بیاد،شکست خوردم ،سختی کشیدم،ناراحتی کشیدم،گریه کردم،امیدم رو از دست دادم...اما بعد یه مدت کم،خودم رو دوباره پیدا کردم و خودم به خودم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1390 22:59
حال خوبی ندارم،خسته ام...میترسم آخر به ان چیزی که میخوام نرسم ....دلم گریه میخواد از ته دل...ولی من تسلیم نمیشم... پینوشت:تو کجایی؟
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1390 00:42
دلم برای روزای با تو بودن تنگ شده،برا دیدنت،برا با تو حرف زدن،چقدر بده که حتا نمیدونم بازم میتونم ببینمت یا نه...اما میدونی چیه؟من هیچوقت از این عشق پشیمون نبودم و نخواهم شد پینوشت:حتما باز هم در کنارت خواهم بود...من مطمئنم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 تیر‌ماه سال 1390 03:10
خدایا شکرت به خاطر خبر خوبی که بهم دادی،الان خیلی خوشحالم ...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 01:19
وقتی ناراحتی و بی حوصله ،منم همینجورم.حوصله هیچی رو ندارم،خوشحال باش و آروم،من همیشه واست دعا میکنم،مطمئنم همه چی به خوبی و خوشی حل میشه عزیزم ...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 22:47
هنوز کلی مشکل دارم و کلی ناراحتی،کلی دلم میگیره بعضی وقتا و گیج میزنم،اما به قول دوستم سعی میکنم من یه مشکل اضافی درست نکنم و کارام و درست رو به موقع انجام بدم و یه بار اضافی نباشم....مرسی که کنارمی عزیزم... بچه ها واسم دعا کنین،این روزا بد جوری محتاجم...
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 00:54
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 23:00
چقد جالبه که همون موقع که من دارم فکر می کنم چقدر از داشتن تو خوشحالم,میای و خوشحالیم رو 100 برابر می کنی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 خرداد‌ماه سال 1390 02:35
تعبیر خوابم این بود که برم همونجا،همه باشن،اما تو نباشی و من حسرت بخورم ...
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 13:34
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 23:14
یادش بخیر،روزهایی که من میخوندم و تو گوش میکردی...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 19:21
وقتی کسی حالش بده بهش نگید ای بابا اینم می گذره ، نگید درست می شه، نخواهید با جوک ه ای مسخره بخندونیدش نمی خواد بخنده. خنده اش نمیاد غصه داره. می فهمین؟ غصه. براش از فلسفه ی زندگی حرف نزنین. از انرژی مثبت و مثبت باش و به چیزهایی که داری فکر کن حرف نزنید. حتی سعی نکنین نشون بدین که حالتون از اون بدتره. از تجربیات بدتر...
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 00:27
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 23:48
دلم خونه دانشجوییم رو میخواد که تک و تنها اونجا باشم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 11:58
چقدر احساس تنهایی میکنم ...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 12:06
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1390 14:02
امسال تونستم واسه مامانم یه کادوی خوب بگیرم،واسه همین خوشحالم،روز زن مبارک. پینوشت:تو به من تبریک نمیگی؟
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1390 00:26
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1390 01:00
دلم برات تنگ شده،پس کی کارات تموم میشه؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 13:55
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 22:33
دلم نمیخواد هیچوقت بچه دار شم ...
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 13:19
چه جوری یه نفر که از گوشت و پوست خودته میتونه آدم رو تا سر حد مرگ عصبانی و ناراحت کنه و عین خیالشم نباشه؟؟؟؟؟؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 16:59
بعضی وقتا یه حرف هایی تو دلته که حتا یه نفر رو هم پیدا نمیکنی باهاش ازشون حرف بزنی،واسه همین میریزی تو خودت...خیلی بده...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 00:37
-
برای خودم
یکشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1390 20:47
کاش میرفتم بیرون،کسلم،خسته ام،یه جور روح افسردگی تو این خونه پاشیده شده،نمیخوام همه چی بر گرده به قبل،از تکرار وقایع اونم به بدترین شکل میترسم،نباید وابسته باشم...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 22:29
امشب جات خالی بود،بینهایت،رفته بودم جایی که وقتی اینجا بودی هم یکی از آرزوهام این بود با تو برم اونجا....خیلی قشنگ و عاشقانه و رویایی بود...مطمئنم روزی با تو اونجا قدم میزنم و لذت میبرم،فقط با تو...
-
تولدت مبارک...
دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 00:58
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1390 02:04
حس خوبی ندارم...
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1390 14:11
چه جوری میشه ۵ کیلو وزن اضافه کرد؟بعد سالها رفتم خیاطی،اندازم رو گرفت،نشسته بودم داشتم لباسهایی رو که دوخته بود میدیدم،هر جور نگاه میکردم میدادم خیلی سایزشون از من بیشتره،گفتم اینا سایزشون زیاده نه؟گفت اره،تو اصلآ خودت رو با کسی مقایسه نکن،من تا حالا مشتری نداشتم که دور بازوش ۲۲ cm بوده باشه!!!!!! البته نظرش این بود...