حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حتا خودم هم طاقت خوندن وبلاگ قبلیم رو ندارم....لعنتی بفهم....دارم گریه میکنم...
نظرات 3 + ارسال نظر
امین شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 22:44 http://shabyjavani.blogsky.com

گریه !؟؟؟
کلمه ای که در طول روز هزاران بار گفته میشود
واسه کی؟
واسه چی؟
به سوالم خوب فکر کن بعدجواب بده :
بخاطر خودتت دوسش داشتی یا بخاطر خودش؟

جواب من ممکنه هر کدوم از این دو تایی که گفتی باشه،چه نتیه ای میخوای بگیری؟واسم جالبه

امین دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 19:39 http://shabayjavani.blogsky.com

هنوز جواب ندادی که بخوام واست توضیح بدم:)

خوب اول درست منظورت رو برای خودت یا خودش بگو تا بگم کدومش،گر چه من میگم واسه خودش:)

امین سه‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:29

باشه
ببین یه وقتایی آدم یکی رو دوس داره ولی واسه خودش اونو دوس داره یعنی اینکه چون اون شخص با خودش دوسته و باهاش ارتباط داره و نیازهای عاطفی شو برطرف می کنه دوسش داره
.لی یه وقتایی هست که آدم یکی رو واقعا دوس داره یعنی اگر چه که با خودش نباشه و انو تنها گذاشته باشه ولیبازم اونو دوس داره مثل عشقی که پدر و مادر به فرزندشون دارن
حالا واقعا بشین با خودت منطقی کنار بیا ببین اگه اونو با یه دختر دیگه ببینی و بدونی که بخاطر اون از تو گذشته بازم دوسش داری؟

اره مشکل اینه که بازم دوسش دارم،همونجور عاشقانه...ولی منکر عذابی که میکشم نیستم،اینکه عشقی که یه زمانی باتمام ابعادش مال من بود حالا مال یکی دیگست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد