حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

همه رویاهای ما می توانند محقق شوند. اگر ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم ..... والت دیسنی

هنوز هم از شادیات شاد میشم و از ناراحتیات نارحت،حتا اگه خودم مسببشون نباشم...

میخوام یاد بگیرم نا امید نباشم،از شکست نترسم و اگر به اون چیزی که میخواستم نرسیدم بدونم که اگه تلاش کنم حتما موفق میشم ...

پینوشت:ممنونم از حس خوبی که مثل همیشه بهم دادی و باعث شدی از استرسم کم شه،ممنونم بخاطر همه ی مهربونیات که خیلی از وقتا فراموششون میکنم ...

همیشه حساب عشقت از همه دنیا جدا بود
فکر فردای من و تو چه قشنگ  و بی ریا بود


دستم میلرزید موقع شنیدنش ...

دوست داشتن زیاد بعضی وقتا مثل سم ِ واسه یه رابطه...

چند روزی نیستم،نگران نباشید،واسم دعا کنید

گذشت...یکسال گذشت از روزی که رفتی..از روزی که تا صبح گوشی به دست بیدار چشام رو هم بود و بیدار بودم منتظر زنگت...چند بار زنگ زدی...وقتی از خانوادت جدا شدی هم زنگ زدی گفتی باز هم اگه بتونم تماس میگیرم...منتظر بودم...اما خبری نبود...گفتم لابد نشد...یهو گوشیم زنگ خورد ساعت ۷ صبح .تو هواپیما نشسته بودی...آخرین کسی که باهاش صحبت کردی من بودم واست آرزوی موفقیت کردم...انگار داری میری یه سفر چند روزه...بعدن بهم گفتی گریه کردی به خاطر رفتن...به خاطر جدا شدن از من...چه روزگار نامردیه که حتا حق نداشتم برای بدرقت بیام..که بیام تا آخرین بار ببینمت ...این حقم نبود...مراقب خودت باش عزیزترین...

خسته ام از این تکرار وقایع به صورت ناخواسته

چقدر دوست دارم...

احساس میکنم قلبم داره از جا کنده میشه...

زیباست ...بخونید

دلتنگتم..............کاش درک میکردی

امشب good bye party یه نفر دیگه بود،زیاد واسم مهم نبود که باشم یا نه...میبینی بازی روزگار رو...؟؟؟؟؟؟؟؟

باورم نمیشه...پارسال این موقع جشن خداحافظیت بود...اخ که چقدر دلم میخواست باشم و میدونستم که نمیشه...اما انقدر بهت گفتم امشب منم هستم که توام باورت شده بود،واسه اولین بار باورم شده بود که اگه چیزی رو واقعن بخوای بدست میاری،حتا خودم رو واسش آماده کرده بودم که چی بپوشم و ...ولی زهی خیال باطل...اون  شب  تنها بودم،چقدر گریه کردم..اما جالب بود با وجود اون همه مهمون هر بار زنگ میزدم زود جواب میدادی و حتا خودت بهم زنگ میزدی...یادته سرما خورده بودی؟کجایی الان؟کجایی؟؟؟؟؟؟

این روزها دلم برای عشقی دلتنگ است

که همه روزهایم را بر باد داد

این ساعتها چقدر کند می گذرد

پس چرا زمان با تو بودن آنقدر زود گذشت

خدایا این depression رو یه وقت از ما نگیریااااااا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خدایا شکرت...

داغونم...........

خدایا کمکم کن،باشه؟الان خیلی بهت احتیاج دارم...تو همه ی مسائل زندگیم...خودت کمکم کن...

شهزاده ی رویا ی من شاید تویی،اون  کس شب در خواب من اید تویی تو...از خواب شیرین ناگه

 پریدم او را ندیدم دیگر کنارم بخدا،جانم رسیده از غصه بر لب،هر روزو هر شب در انتظارم بخدا...



چه انتظار احمقانه  ای ...