حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

از وقتی بینیم رو عمل کردم آرزو به دل یه خواب راحت مونده،از بس که باید صاف بخوابم....هنوز ویزام نیومده،مثلا نباید حرص بخورم اما نمیشه،باید ۱ ماه دیگه برم اما هنوز بلیطمم نگرفتم...

یعنی چشاتو عمل کرده باشی و نتونی خوب ببینی و بیای بشینی پشت لپ تاپ خیلی رو میخواد بخدا....دوشنبه قرار بود برم دکتر بینی تا روز املام رو واسه یکشنبه یعنی فردا عمل کنم،از اونجا که سالهاست عینکیم و میخواستم ۱ ماه بعد از عمل بینی چشم و عمل کنم گفتم همون روز یه دکتر چشم هم برم،رفنن همانا و اینکه دکتر گفت قبل عمل بینی چشت رو عمل کن همانا،ما هی گفتیم عمل بینی میزنه چشم و داغون میکنه،اون گفت من بهتر میدونم یا شما ها،این شد که دقیقن همون فرداش رفتم عمل کردم،تا حالا از این کارا نکرده بودم اونم به این سرعت،در عوض وقت عمل بینیم رو ۱ هفته عقب انداختم،امروزم لنزام رو در آوردم،ولی هنوز تار میبینم،خدا کنه بهتر شه،یعنی میدونم میشه،خدا کنه ویزام بیاد،یعنی اونم میدونم میاد،انرژی مثبت رو حال میکنین؟

فقط امدم بگم چشم و عمل لازک کردم،اینکه میبینین نیستم نگران نباشین،میام به زودی،

راستش وقتی به رفتن فکر میکنم به اینکه چیزی نمونده،یه کم میترسم،نمیتونم حسم رو بگم دقیقا...و.یزام هنوز نیومده،ازم خواستن یه فرم رشته های خاص رو پر کنم...معلوم نیست چی قراره بشه...بچه ها به احتمال زیاد هفته ی بعد بینیم رو عمل میکنم،فکر کنم تو این دغدغه های شما عمل کردن من خنده دار باشه...ولی اگه تونستین یه کوچولو واسم دعا کنین،یه کم میترسم....