حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

دعای سال جدید

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دم عیدی برف ندیده بودیم که دیدیم!!!یخ زدم!!!

میل زدم به یکی از این دانشگاه های امریکا که اپلای کرده بودم،که آقا جان جواب ما چی شد؟اصلآ نگاه کردین؟اگر ردم خب بگین دیگه!!!!جواب دادن که ۶ ام مارچ جواب را برایت پست کردیم و با میل و تلفن و اینا جواب نمیدیم!!!!!یعنی خداییش اینا بیکارنا!!!!!خو یه کلام بگین چی شد کارم دیگه؟؟؟توجه  کردین شب عیدی همشون دارن رو اعصاب من قدم قدم پیاده روی میکنن؟؟؟؟خدایا زودتر امسال تموم شه،شاید سال ۹۱ فرجی شد...

بچه ها این آهنگ رو شنیدن؟این و اولین بار از یکی از دوستام که همخونه ام بود شنیدم،خودش این آهنگ رو با پیانو زده بود،به همین قشنگی ،وقتی شندیم گریه کردم،یه حس خاصی این آهنگ بهم میده،انگار باهام حرف میزنه...خیلی دوسش دارم
برای تو:مرسی که تو این روزا همراهمی...

۲ تا ریجکت از سوئد!!!فک کنم بعدیشم ریجکت شم...

بعدا نوشت:آخریشم ردم کرد ...

فال نیک

یه نذری داشتم،مال چند سال پیش بود،باید قرآن رو ختم میکردم،از تنبلی هی امروز و فردا میکردم،تا اینکه یه ماه پیش دلم رو به دریا زدم رو شروع کردم،امشب تموم میشه،اما همین امروز تو یه وبلاگی به خاطر شفای یه دختر ۱۸ ساله تو یه نذر ختم قرآن گروهی  شرکت کردم،اینجوری یعنی همزمان ۲ تا ختم قرآن....خوشحالم،این رو به فال نیک میگیرم...خدایا شکرت...

دلم گرفته،خیلی،از همه چی..ناراحتم...

هنوزم چشمای تو ، مثل شبای پر ستاره ست 
هنوزم دیدن تو ، برام مثل عمر دوباره ست 
هنوزم وقتی می خندی ، دلم از شادی می لرزه 
هنوزم با تو نشستن ، به همه دنیا می ارزه 
امّا افسوس تو رو خواستن ، دیگه دیره ، دیگه دیره 
امّا افسوس با نخواستن ، دلم آروم نمیگیره ، نمیگیره 
تا گلی از سر ایوون تو پژمرد و فرو ریخت 
شبنمی غم زده از گوشه ی چشمان من آویخت 
تا گلی از سر ایوون تو پژمرد و فرو ریخت 
شبنمی غم زده از گوشه ی چشمان من آویخت 
دوری بین من و تو ، دوری ماهی و دریاست 
دوری بین من و تو ، دوری ماه و تماشاست 
امّا افسوس تو رو خواستن ، دیگه دیره ، دیگه دیره 
امّا افسوس با نخواستن ، دلم آروم نمیگیره ، نمیگیره


دانلود اهنگ

این روزا وقتی به مشکلی بر میخورم،مثل شخصیت اسکارلت کتاب بر باد رفته به خودم میگم،فردا بهش فکر میکنم،امروز نه،فردا حتما راهی پیدا میکنم...

آهنگ قشنگیه،گوش کنین،
سحر ندارد این شب تار...

پست قبل یکی از قشنگترین و مهمترین پست های این وبلاگ شد برای من،مرسی از تبریکاتون و نظراتون 

امشب تولدمه،یا بهتره بگم فردا...۲۵ ساله شدم،همیشه از ۲۵ سالگیم انتظاری غیر از اینی که الان هستم داشتم،اما باز خدایا شکرت به خاطر همه چی...

میخوام امشب شماهایی که بیشتر از ۱ ساله دارین وبلاگم رو میخونین و کم و بیش باهم در ارتباطیم،بهم بگین از نظرتون چه جور دختری هستم،راستش رو بگینا!!!

برای تو:تو هم هر وقت اینجا رو خوندی جواب این سوال رو بده حتما،منتظرم 

امین بهم میگه ،میگن خدا کسایی رو که دوست داره بیشتر از همه امتحان میکنه...با دوستم که دوست شده بودم،با خودم فکر میکردم خدا چقدر دوسم داشته که اون رو سر راهم قرار داده،از ته دلم بهش معتقد بودم،به خودشم گفتم نه واسه اینکه بخوام ی حرف عاشقانه بزنم یا خودم رو تو دلش جا کنم،حرف دلم بود و یاد گرفته بودم حرف های دلم رو راحت بهش بزنم،تو دوستی باهاش سختی زیاد کشیدم،زیاد..ولی هر بار که به گذشته فکر میکردم میدیدم اگه بازم برگردم به اون زمان،بازم باهاش دوست میشدم،،الانم همونم،خدا کسی رو سر راهم قرار داد که همیشه آرزوم بوده،اما الان نمیدونم چه کاری کردم که میخواد ان رو ازم بگیره،یا بهتره بگم گرفت...نمیخوام از خدا نا امید شم،اما از هر چی حکمت و قسمت متنفرم،خواهش میکنم نصیحتم نکنین...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

می گویند "قسمت" نیست... "حکمت" است


خدایا ... من معنی قسمت و حکمت را درست نمیدانم ...


اما


تو معنی " طاقت " را میدانی ... مگر نه ؟؟؟!!!

خدایا خسته شدم از این امتحانات،معافم کن...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سرما یعنی اینکه خودت رو با فن لپتاپت گرم کنی!!!!!

من امروز کجام و تو امروز کجایی؟

همه درد دنیا یه شب درد من نیست 

.

.

.

باز یه بغضی گلوم و گرفته
بازهمون حس درد جدایی..

ای که بی تو خودمو تک و تنها میبینم
هر جا که پا میزارم تورو اونجا میبینم
یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود
قصهء غربت تو قد صدتا قصه بود

یادتو هرجا که هستم با منه داره عمره منو آتیش میزنه 

تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونه های خیسمو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاس اون دوتا دستای خوب
چرا بیصدا شده لب قصه های خوب
من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد
آسمون سنگی شده خدا انگار خوابیده
انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده

یادتو هرجا که هستم با منه داره عمره منو آتیش میزنه


پی نوشت:تندیس،وشه،۳ سال پیش ...