حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

خسته ام ،خسته از این همه ناراحتی،دلمردگی،آشوب و استرس،خسته از بغض، نگرانی، اشک ریختن های یواشکی،خسته ام از ترسیدن...خسته ام از خودم...
نظرات 2 + ارسال نظر
الیکا چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 23:34

نه عزیزم از وقتی که تنها شدم مینویسم
نزدیک ۶ماهه
من کامپیوتر خوندم
دل نوشته است وقتی که خیلی تنها میشم مینویسم
میدونی خیلی سخته باشه اما ماله ت نباشه
ازش خبر دارم هست خیلی نزدیک اما واسه من فاصله مثله دیوار سنگی قطوره
چون اون اون دیگه نیست
و همینطور من من نیستم
خستممممممممممممممممممممممممممممم

قشنگ مینویسی...خیلی قشنگ..بیخود نیست که میگن آدم عاشق شاعر میشه ...میدونی الیکا بین دو راهی واسه همیشه ترک کردن و یا یه ارتباط جسته و گریخته موندم...طاقت دوری همیشگی رو ندارم...

الیکا چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 23:35 http://www.elika2r.blogfa.com

اره خسته ام از خودم و از تو تویی که هستییییییییییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد