حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

تجربش کردم..دوباره...دیشب...خوشحالم ...فلفل باورت میشه؟گفتم چشم آب نمیخوره؟خودمم باورم نمیشه...خدایا مرسی ...
نظرات 7 + ارسال نظر
امین یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 17:31

خوشحالم که بالاخره ناممکن ممکن شد:)

تو یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 21:26 http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

نگران نباش. تجربش میکنی باز هم امشب و شبهای دگر هم....

احمد یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 21:33 http://www.bazarche-irooni.blogsky.com

سلام
بلاگ خیلی خوبی داری من شما رو لینک کردم اگه خواستی منو با اسم هرچی تو بخوای لینک کن
بای

الیکا دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 13:16

با همون ادم یا با شخص جدیدی؟

اون حس ناب فقط با همون آدم به دست میاد عزیزم...

فلفل دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 19:10

خیلی خوشحالم سحرجونم، چقدر جالب که ما همزمان داریم حس های ناب رو تجربه می کنیم، به نظر من این حس ها چیزیه که به خاطرش به دنیا اومدیم :) :*

این حس ها قشنگ ترین حس های دنیان...مرسی فلفل جونم

الیکا دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 23:44

خوبه خوشحالم واست

مرسی عزیزم،نمیدونم چی قرار پیش بیاد،اما الان آرومم...

الیکا پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 00:44

سحر اینجا رو میخونه؟

الان فکر نمیکنم،بهش گفتم نخونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد