حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

این روزا انقدر فکرم مشغوله و یه جورایی درگیر عشق و درس و کار و و مریضی و کلا زندگی که حتی تو خواب هم این مساله رهام نمیکنه...تمرکز برای نوشتن ندارم با این که دلم نوشتن میخواد...
نظرات 2 + ارسال نظر
امین شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:02

عشق - کار- درس
واقعا سخته همزمان بخوای به همشون برسی مگه اینکه یه تعادلی بینشون بر قرار کنی
معمولا خوابها گوشه ای از ذهن ناخودآگاه انسان هست که توی واقعیت جرات پرداختن بهش داده نشده

خوابهای من همه ناشی از ترس های زندگیمن

الیکا سه‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:47

کجایی؟

خونه نبودم الیکا ،و البته باز هم مریض شدم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد