حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

یه حال بدی دارم،یه جورایی در حال انفجارم،فردا صبح امتحان دارم،امتحانی که بینهایت نتیجش واسم مهمه،اما الان فقط دلم میخواد گریه کنم ...نمیدونم چرا همیشه شانس من اینجوری،همیشه موقع امتحان بدترین حال روحی رو دارم
دیگه نمیخوام به چیزی فک کنم،دیگه حتا نمیخوام به دلیلش فک کنم،نمیخوام چیزی رو واسه خودم توجیح کنم ،۴ ۵ سال این کار رو کردم و بس بود ... دیگه طاقت ندارم..
نظرات 4 + ارسال نظر
فلفل پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 21:05

سحرجونم یاد خدا یادت نره. حتما ذکر بخون.
به قول این خارجیا Don't worry. You'll be fine!

مرسی عزیزم،این کامنتت دیشب واقعن ی حس خوبی بهم داد واقعن ممنونم عزیزم

امین جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:41

ایشاله که امتحانتو خوب میدی


فکر کنم باید با یکی حرف بزنی

ممنونم امین

فلفل شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 18:09

سحرجونم چطور بود؟

راستش رو بخوای نیدونم...لیستنینگش واقعن سخت بود ایندفه،اما بقیش بد نبود،تا نتیجه بیاد ببینم چی میشه،کشتم خودم رو با این زبان

فلفل شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:20

چه شکلک قشنگی گذاشتی، احساس کردم خوشحالی، ایشالله همون نتیجه ای که می خوای می گیری، منتظر خبرای خوب هستیم

مرسی،ولی فلفل اگه یه موقع امدم گفتم نتیجم افتضاح شد تعجب نکنیا،آخه به من اصلآ اطمینانی نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد