حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

جالبه،۲۸ ام اون ماه(میلادی)میل پذیرشم امد،و ۲۸ ام این ماه نامه پذیرشم،خدایا شکرت.....

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 17:43

خدا را شکر سحر جوننننیییی.....
کلی خوشحال شدم شنیدم این را. هر چند من مطمئنم که همه چیز تا آخرش به خوبی و خوشی پیش میره و میای اینجا ولی همش دعا میکردم یه جوری بشه که تو کمتر حرص بخوری. آخه ماها هممون این دوران را داشتیم.

مرسی عزیزم،واقعن مهربونی آلبالو جونی
داقیقا همه این دوران و داشتن که به نظر من هم ی جورایی خوبه هم بد،باورت میشه آرزوم بود این دوران رو داشته باشم ؟

آلبالو شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 17:57

دوارن خوبیه. سعی کن تا میتونی از ایران بودن لذت ببری. باور کن که دلت حسابی برای این روزها تنگ میشه. هر چی میتونی خاطره جمع کن، کارهایی که دلت میخواسته انجام بدی را انجام بده. لذت ببر از این روزها، واقعا لذت ببر

اره آلبالو دقیقن میخوام همین جور باشم و از همه چیش لذت ببرم حتا از سختیش و استرساش،نمیخوام هیچی از یادم بره

نی دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 19:59

سحرجونم خیلی برات خوشحالم دیگه می دونم که شادترین و پرخاطره ترین روزهات شروع شدن تا همیشه...

مرسی فلفل عزیزم،خیلی مهربونی،منم کلی خوشحال شدم که حالت بهتر شده و برگشتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد