حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

حرفهای من

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی

روزی که برای اولین بار
تو را خواهم بوسید
یادت باشد
کارِ ناتمامی نداشته باشی
یادت باشد
حرفهای آخرت را
به خودت
و همه
گفته باشی
فکرِ برگشتن
به روزهای قبل از بوسیدنم را
از سَرَت بیرون کن
تو
در جاده ای بی بازگشت قدم می گذاری
که شباهتی به خیابان های شهر ندارد
با تردید
بی تردید
کم می آوری

افشین یداللهی

با تو رسیده ام به شبی ابدی آه... تو کوچه کوچه مرا بلدی 
من بجز آبی نگاهت،آسمانی نمی شناسم تا تو سرگرم روزگاری،از نفس بی تو می هراسم 
رد شو از قاب لحظه هایم، دیده شو! عاشقانه تنهاست رهسپارم به سویت اما جاده لبریز سوز سرماست 
مرا باور کنی یا نه، تویی پایان ویرانی چه غمگینانه آزادی از آن عهدی که می دانی 
با تو رسیده ام به شبی ابدی آه... تو تار و پود مرا بلدی ...آه نمی رود ز یادم تمام خاطراتی که عاشقانه سر شد 
من بجز آبی نگاهت،آسمانی نمی شناسم تا تو سرگرم روزگاری، از نفس بی تو می هراسم 
رد شو از قاب لحظه هایم دیده شو عاشقانه تنهاست رهسپارم به سویت اما جاده لبریز سوز سرماست 
مرا باور کنی یا نه، تویی پایان ویرانی چه غمگینانه آزادی از آن عهدی که می دانی 

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

باران تویی

از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گذارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گذارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

حالم از آدمها ی این دور و زمونه بهم میخوره....هر کاری میکنم حالم خوب نمیشه،دلم میخواد یه دل سیر گریه کنم....چرا هر چی ضد ارزشه شده ارزش؟چرا اگه بدی کنی میشی آدم خوب؟چرا اگه چرت و پرت بگی و هرز باشی میشی آدم باحال؟

جالبه امروز یکشنبه هستش و الان من حس دلتنگی غروب جمعه رو دارم.تازه ٢ ٣ روزه که امدم اتاق خودم تا حالا پیش یکی از دوستام  بودم.داشتن استقلال حس خوبیه ...روزا میگذرن و خدا روشکر همه چی خوبه،باید کلی درس بخونم ،باید سی کنم از اشتباهات گذشتم درس بگیرم و اونا رو تکرار نکنم...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

هی میخوام بیام بنویسم بعد نمیدونم چه بگم....من هنوزم باورم نشده اومدم اینجا....روز پروازم وقتی سوار هواپیمای دوم شدم دیگه هیجان داشتم و دوست داشتم زودتر برسم...حس عجیبیه،وقتی از گیت بازرسی اومدم بیرون دوستم پشت شیشه ایستاده بود،خودمم نمیدونم دقیقن چه حسی داشتم،فقط میتونم بگم خوشحال بودم،خیلی....چمدون هم و که گرفتم رفتم بیرون،هم و بغل کردیم و بوسیدم،هر دو انگار تو شک بودیم.....نمیتونم زیاد بگم،اما همه چی عالی بود،دوستم ۱ روز پیشم بود و کمکم کرد کارام رو انجام بدم....واسم دعا کنین بچه ها...

نزدیک ۱ هفته هست که امدم اینجا،خدا رو شکر همه چی خوبه،فعلا در گیر یه سری کارام،میام و مینویسم 

امشب آخرین شبیه که ایرانم...واسم دعا کنین بچه ها ...

خب خدا رو شکر ویزام امد،من انقدری که واسه فوق زحمات کشیدم و حرص خوردم واسه کنکور لیسانسم نبوده!!!،واسه هفته ی بعد بلیت رزرو کردم...این هفته باید برم ونبال ار.ز...خیلی استرس دارم و خیلی گرونه،منم حتما باید یه مقدار مشخصی ببرم،خدا تا حالا که کمکم کرده ایشالا بازم کمکم میکنه...این روزا حسی آمیخته از هیجان،خوشحالی،نگرانی و دلتنگی دارم،روزای عجیبی،هنوز هیچی باورم نشده....

بچه ها ویزام اومدددددددددد!!!!!!!!!!!!!

انــتــظــار ســخــت اســـت ، فــرامــوش کـــردن هـــم ســخــت اســـت امــا ایــنــکــه نــدانـــی بــایــد انــتـظــار بــکــشــی یـــا فـــرامـــوش کـنــی ازهــــــمـه ســخـت تـــر اســــت.


( پـــائولو کوئلیــو )

You, do you remember me?
Like I remember you?
Do you spend your life
Going back in your mind to that time?
'cause I, I walk the streets alone
I hate being on my own
And everyone can see that I really fell
And I'm going through hell
Thinking about you with somebody else


Somebody wants you
Somebody needs you
Somebody dreams about you every single night
Somebody can't breathe without you, it's lonely
Somebody hopes that one day you will see
That somebody's me 
Yeah

How, how could we go wrong?
It was so good and now it's gone
And I pray at night that our paths soon will cross
And what we had isn't lost
'cause you're always right here in my thoughts


Somebody wants you
Somebody needs you
Somebody dreams about you every single night
Somebody can't breathe without you, it's lonely
Somebody hopes that someday you will see
That somebody's me
Oh, yeah

You'll always be in my life
Even if I'm not in your life
'cause you're in my memory
You, when you remember me
And before you set me free
Oh, listen please


Somebody wants you
Somebody needs you
Somebody dreams about you every single night
Somebody can't breathe without you, it's lonely
Somebody hopes that someday you will see
That somebody's me
Somebody's me
Somebody's me
Somebody's me

بعضی از حرفا هست که وقتی میشنویشون،هر کاری میکنی نمیتونی بهش فکر نکنی،یه جورایی داغونت میکنه،حتی زمان هم حالش نمیکنه،فراموشش نمیکنی....خیلی بده...